عربی دبیرستان

متن ُ قواعد وسوالات عربی دبیرستان

عربی دبیرستان

متن ُ قواعد وسوالات عربی دبیرستان

فعل مضارع

فعل مضارع
تعریف: فعل مضارع فعلی است که بر وقوع عملی یا تحقق حالتی در زمان حال یا آینده دلالت کند. مانند: یَدْرُسُ- یَضْحَکُ.

طرز ساخت فعل مضارع: فال مضارع از فعل ماضی ساخته می شود بدین ترتیب که یکی از حروف (أتین) را که از اعلائم فعل مضارع است بر سر فعل ماضی می آوریم.
نکات:
اگر به ابتدای صیغه های فعل مضارع (لَ) اضافه کنیم معنای حال می دهد. مانند: لَیَدْرُسُ ( دارد درس میخواند).
* اگر به ابتدای صیغه های فعل مضارع ( س یا سوف) اضافه کنیم، معنای آینده می دهد . مانند: سَیَجْلِسُ – سوفَ یَجْلِسُ. (خواهد نشست)
* فعل مضارعی که متضمّن طلب باشد معنی آینده میدهد: یَرْحَمُکَ اللهُ (خدا تو را بیامرزاد).
* فعل مضارع بعد از (لم) معنی ماضی منفی ساده فارسی را می دهد. مانند: لَمْ یَذْهَبْ = نرفت.
*فعل مضارع بعد از (لما) معنی ماضی نقلی فارسی را میدهد. مانند: لمّا یَجْلِسْ = ننشسته است.
* فعل مضارع بعد از (کان) معنی ماضی استمراری فارسی را میدهد. مانند: کانَ یذهبُ = میرفت.
* فعل مضارع بعد از (قد) دلالت بر تقلیل و تشکیک انجام فعل دارد مانند: قد یأتی = شاید بیاید.
* با افزودن (لای نهی) به فعل مضارع و جزم آن، فعل نهی ساخته می شود. مانند: لاتَضْرِبْ = نزن.

فعل از نظر زمان

فعل از نظر زمان
فعل از نظر زمان سه گونه است: ماضی ومضارع وأمر
فعل ماضی
تعریف: فعل ماضی فعلی است که بر وقوع عملی یا تحقق حالتی در زمان گذشته دلالت می کند. مانند: دَرَسَ – ضَحَکَ.

طرز ساختن فعل ماضی: صیغه اول کلیه افعال را از مصدر همان فعل می سازند بدینگونه که حرف زائد مصدر را حذف کرده، فاء الفعل و لام الفعل را مفتوح و عین الفعل را متحرک می نمائیم. مانند: العِلْم که می شود: عَلِمَ.
نکات:
* هرگاه (قَدْ) پیش از فعل ماضی بیاید، معنی ماضی نقلی فارسی را می دهد. مانند: قَدْ جاءَ = آمده است.
* هرگاه (کان) پیش از فعل ماضی بیاید، معنی ماضی بعید فارسی را می دهد. مانند: کانَ قَدْ ذَهَبَ = آمده بود.
* هرگاه (لعلَّ) پیش از فعل بیاید، معنی ماضی التزامی فارسی را می دهد. مانند: لَعَلَّهُ جاءَ = شاید آمده باشد
* فعل ماضی در جمله دعایی ونفرین وتمجید وشرطی معنی مضارع میدهد. مانند: ساعدَکَ اللهُ (خدا کمکت کند) – لاأکَلْتَ (نخوری) – إنْ جَلَسْتَ أجْلِسْ (اگر بنشینی می نشینم).

فعل از نظر التزام و تعدی (لازم و متعدی)

فعل از نظر التزام و تعدی (لازم و متعدی)
فعل از نظر نیاز به مفعول دو نوع است: لازم و متعدی.

الف) فعل لازم: فعلی است که معنای آن با فاعل تمام شده و نیاز به مفعول ندارد. مانند (جاءَ) در جمله: جاءَ سعیدٌ.
نکته: افعالی که بر معانی زیر دلالت دارند لازم هستند:
1- سرشت: حَسُنَ (نیکو شد) 6- زینت: غیدَ (متناسب شد)
2- حرکت: ذَهَبَ (رفت) 7- نظافت: طَهُرَ (پاک شد)
3- رنگ: دَکِنَ (تاریک شد) 8- ناپاکی: قَذِرَ (پلید شد)
4- عیب: اِعْوَجّ (کج شد) 9- حالات نفسانی: غَضِبَ (خشمگین شد)
5- شکل: طالَ (دراز شد)
نکته: افعالی که بر وزنهای: إنفعلَ، تفَعْلَل, إفعَلّ، إفعَنْللَ، إفعالّ می آیند لازم هستند و نیز افعالی که بر وزنهای تَفَعّلَ، تفاعَلَ، إفْتَعَلَ می آیند در بسیاری موارد لازم هستند.
ب) فعل متعدی: فعلی است که علاوه بر فاعل به مفعول هم نیاز دارد مانند: خلقَ در آیه شریفه: خلقَ الانسانَ مِنْ علَق.
راههای متعدی کردن فعل لازم:
فعل لازم را به دو طریق می توان متعدی کرد:
1) بردن به باب افعال یا تفعیل مانند: جلسَ سعیدٌ (که لازم است) و وقتیکه به باب افعال برود متعدی می گردد: أجْلَسَ سعیدٌ صدیقَهُ / فَرِحَ التلمیذُ: فرَّحَ التلمیذُ المعلمَ.
2) بوسیله حروف جر: ذهبَ علیٌ (لازم است) ذهبَ علیٌ بصدیقِهِ (متعدی است).