در اسم ها:
1 – اسم
2 – عدد اسم ( مفرد – مثنی – جمع )
3 – نوع یا جنسیت اسم ( مذکر – مؤنث )
4 – جامد و مشتق بودن
( در صورت مشتق بودن باید نوع مشتق نوشته شود )
5 – معرفه و نکره
6 – معرب و مبنی
7 – مقصور ، ممدود ، منقوص یا صحیح الآخر بودن
8 – منصرف و غیر منصرف
۹ - متصرف و غیر متصرف بودن
توجه : ضمیر ها جزء اسم ها هستند که با توجه به مبنی بودن نوشتن موارد زیر برای آنها کفایت می کند :
الف : در مورد افعال :
1- افعال مجهول قطعاً متعدّی هستند .
2- افعال یک حرفی و دو حرفی غالباً معتل هستند که فعلهای یک حرفی لفیف ( مثل : قِ « وقی » ) و فعلهای دو حرفی اغلــب
مثال ( مانند : عِد« وَعَدَ » ) و یا اجوف ( مانند : عُد « عوَدَ ) هستند . باید توجه داشت که فعلهای « خُذ ، کُل ، مُر، سَل » دوحرفی هستند ولی صحیح مهموز محسوب می شوند .
3- فعلهای امر مخاطب در کتب عربی دوره متوسطه عمومی معلوم هستند .
4- هرگاه همزه فعلی مفتوح باشد و آن فعل نیز مجزوم باشد و هیچ یک از شرایط مجزوم کردن فعل نیامده باشد آن فعل امر از
باب افعال محسوب می شود . مثل : أکرِم
5- صیغه های للغائبینِ و للغائبین َ و للغائبات فعل ماضی بابهای تفاعل و تفعّل با صیغه های امر للمخاطبین ِ و للمخاطبتینِ و
للمخاطبینََ و للمخاطبات فعل امر این دو باب یکسان است و بایستی از قرائن موجود در جمله صیغه و نوع فعل را تشخیص دهیم .
ادامه مطلب ...با توجه به این که تجزیه و ترکیب در واقع کل قواعد آموخته شده میباشد و اکثر کسانی که درس عربی نمرات بالایی کسب میکنند و یا درصدهای بالایی را به دست میآورند. کسانی که مبحث تجزیه و ترکیب را خوب مسلط شدهاند، پس در اینجا به نوشتن جدول آن اکتفا میکنیم، زیرا بحث هر مورد از تجزیه و ترکیب در جای خود ذکر شده است. ولی برای یادآوری، هر کدام از موارد را مختصراً توضیح میدهیم.
)ولی برای مسلط شدن بهتر است همه مباحث آموخته شده را بار دیگر مرور کنید(
(التحلیل الصرفی )تجزیه:
در برخی از موارد ذکر شده، نوع آن نیز بررسی میشود مثلا مشتق، اسم فاعل، مذکر حقیقی، یا مجازی و مصغّر و ......
مثال: المؤمنات = اسم، جمع مونث سالم، مشتق( اسم فاعل)، منصرف صحیحالآخر.
نکته: اسم موصول، ضمیر، اسم اشاره، باید صیغهی آن ذکر شود.
توضیح مختصر در مورد هر کدام از موارد تقسیم اسم:
اسم چیست؟ اسم کلمهای است که بر زمان دلالت ندارد و تنوین، ال، مضاف واقع شدن از نشانههایش است.
- مفرد= بر یک فرد یا یک شیء دلالت میکند: مانند: قلم، شجرةُ، رجل ٌ
- مثنی= بر دو فرد یا دو شی دلالت دارد، مانند: رجلانِ، رجلینِ که در حالت رفعی انِ مکسور و در حالت نصبی ینِ مکسور میگیرد= المُسْلِمانِ، المُسْلمینِ
جمع :
1- جمع مذکر سالم: در حالت رفعی(ونَ) مفتوح و در حالت نصبی و جری (ینَ) مفتوح میگیرد : الطالبونَ ، الطالبینَ.
2- جمع مونث سالم: در حالت رفعی(اتُ) با همان نشانهی اصلی رفع، و در حالت نصب و جر(اتِ) مکسور میآید توجه کنید که (ات) جمع مونث سالم هیچگاه به صورت مفتوح نمیآید. مسلماتُ، مسلماتِ.
3- جمع مکسر: صورت مفرد آن تغییر میکند مانند علم که میشود عُلوم، اغلب سماعی و دارای اوزان مختلفی است.
- مذکر: اسمی است که علامت مونث (ت) (ة) ندارد مانند: رجل، قلم.
- مونث: اسمی است که علامت تأنیث دارد و اقسام گوناگونی دارد که در اینجا از آوردن آنها معذوریم.
- جامد: اسمی است که ریشهی فعلی و معنوی وصفی ندارد و بر دو نوع مصدری و غیرمصدری است.
- مشتق: اسمی است که ریشهی فعلی و معنوی وصفی دارد و چندین نوع است: از جمله: اسم فاعل، اسم مفعول، اسم مبالغه، صفت مشبهة، اسم تفضیل و ...
- معرفه: اسم معرفه یعنی اسمی که تنوین نداشته باشد و شناخته شده باشد که 6 نوع است. ضمیر، معرفه به اضافه، اسم علم، معرفه به ال، موصول، اسم اشاره.
- نکره: اسمی که تنوین بگیرد و جزء موارد ششگانه بالا نباشد.
- معرب: کلمهای است که حرکت حرف آخرش به تناسب موقعیت در جمله تغییر میکند.
- مبنی: کلمهای است که حرکت حرف آخرش به تناسب موقعیت در جمله تغییر نمیکند.
- منصرف: اسمی است که تنوین میگیرد و غالب اسمهای معرب منصرف است.
- غیرمنصرف: اسمی است که تنوین نمیپذیرد واقسام آن عبارتند از: علم مؤنث، علم غیرعربی، صفت بر وزن أفْعَلْ، اسم شهر و کشور، جمع مکسر بر وزن مفاعل، مفاعیل و....
- اسم مقصور: اسمی است که به الف ختم میشود. مانند: موسی، دنیا و ....
- اسم ممدود: اسمی است که به الف و همزه ختم میشود. مانند: زهراء، صحراء و.....
- اسم منقوص: اسمی است که به یای ماقبل مکسور ختم میشود. مانند: داعی، قاضی و ....
- اسم صحیح الآخر: اسمی است که مقصور، ممدود، منقوص نباشد. مانند: العلمْ ، محمّد و ...
منصوب: اسمی است که یای نسبت داشته باشد. مانند: مَکّة = مکّی.
- مصغّر: اسمی است که به منظور «تحبیب» یا «تحقیر» به کار میرود.
روش ساختن اسم مصغر: فَعل = فُعَیل / رَجُل=رُجَیْلْ
اکنون به شناخت فعل میپردازیم:
- فعل ماضی: درعربی 14 صیغه دارد و دارای یک ریشهی سه حرفی است = ذَهَبَ
- مضارع:(ا، ت، ی، ن) نشانههای فعل مضارع است = یَذْهَبُ، یَذْهَبانِ
امر: امر حاضر از 6 صیغهی مخاطب مضارع ساخته میشود.
- صیغه: الغائب، المخاطب، متکلم وحده و .... را صیغهی فعل گوییم.
- ثلاثی: فعل ثلاثی بر دو نوع است. 1) مجرد 2)مزید
1- ثلاثی مجرد: فعلی که در باب نرفته است واز 3 حرف تشکیل شده است: ذَهَبَ
2- ثلاثی مزید: فعلی که در بابهای اِفْعال، تفعیل، مُفاعلة و …. برود و از 3 حرف بیشت است: کَلَّمَ، یُنْزِلُ، اِسْتَخْرَجَ و ….
- معتل: فعلی که حروف (و ا ی ) در ریشهی آن است و بر 4 نوع است:
مثال ، اجوف، ناقص، لفیف (مفروق و مقرون)
- صحیح: فعلی که معتل نباشد. مهموز، مضاف، سالم، جزء فعل صحیح است.
لازم: فعلی که نیاز به مفعول به ندارد و فقط فاعل دارد. (ذَهَبَ عَلیٌّ )ذَهَبَ: لازم
- متعدی: فعلی که علاوه بر فاعل، مفعول به نیز دارد.( کَتَبَ عَلیٌّ الدرسَ. )کَتَبَ : متعدی
- معرب: افعال مضارع به جز صیغه (6 و 12) معرب هستند. توضیح معرب داده شده است
- مبنی: فعلهای ماضی، فعلهای امر و صیغهی 6 و 12 مضارع، مبنی هستند.
- معلوم: فعلی است که فاعل دارد. مانند: کَتَبَ عَلیٌّ الدرسَ.
- مجهول: فعلی است که به جای فاعل، نایب فاعل دارد و هم ماضی و هم مضارع آن ساخته میشود.
ماضی مجهول: کَتَبَ = کُتِبَ / ماضی مجهول: یَکْتُبُ = یُکْتَبُ
مثال: تجزیه یستخدمون= فعل مضارع/ للخائبین، ثلاثی مزید، متعدی، معلوم، صحیح، معرب، سالم.
برای تجزیهی حرف هم از 3 چیز استفاده میکنیم:
1- ذکر نام حرف(جاره، ناصبه، جازمه و (…..
2-عامل، غیرعامل
3-نوع بناء حرف )مبنی بر فتح – کسر سکون و …. )
مثال: تجزیه (فی) = حرف ، حرف جر، عامل، مبنی بر سکون.
الاعراب (ترکیب):
ابتدا ساختار جمله را بررسی کنید که اسمیه است یا فعلیه سپس به موارد زیر مراجعه کنید.
1- مرفوعات: مبتدا، خبر، فاعل، نائب فاعل، اسم افعال ناقصه، خبر حروف، مشبهة بالفعل و لای نفی جنس، اسم افعال مقاربه و …
2- منصوبات: مفعول به، مفعول مطلق تأکیدی یا نوعی، مفعولٌ فیه، مفعولٌ له، حال، تمییز، منادا، مستثنی، متجعبٌ منه، خبر افعال ناقصه، اسم حروف مشبهةٌ بالفعل و لای نفی جنس و….
3- مجرورات: مجرور به حرف جر، مضافٌ الیه و…..
4- توابع: صفت، بدل، عطف بیان، عطف به حروف، تأکید لفظی و معنوی