مستثنی
هرگاه بخواهیم در مورد گروهی یک حکم و خبر بدهیم اما فرد یا چیزی را از آن حکم و خبر جدا کنیم ، از استثناء استفاده می کنیم . معمولاًً در جمله ها این استثنا را با حرف « اِلاّ» نشان می دهیم . به کلمه ای که بعد از « اِلاّ» می آید ، مستثنی و به کلمه ای که «مستثنی» از آن جدا می شود « مستثنی منه » می گوییم .
به عنوان مثال در جمله « همه دانش آموزان رفتند به جز حمید » کلمه « حمید » مستثنی و کلمه « دانش آموزان » مستثنی منه است .
حال :
اسمی است مشتق( اسم فاعل ، اسم مفعول، صفت مشبهه) ، نکره و منصوب که حالت و چگونگی انجام فعل را می رساند لذا می توان گفت که در جواب « کَیفَ» « چگونه » می آید .
حال بر دو نوع است :
گاهی حالت انجام کار را فقط با یک اسم نشان می دهیم که به آن «حال مفرد» می گوییم .
مانند ذَهَبَ المُعَلِّمُ ماشیاً ( معلم پیاده رفت ) ..... در این جمله کلمه « ماشیاً» حال و منصوب است .