المفعول فیه |
در زبان فارسی بعضی جمله ها بدون قید زمان و مکان معنی و مفهوم واضحی ندارند. |
مثال درباره اعراب مفعول فیه : |
انواع اعراب | ||||||
ظاهری ، محلی ، تقدیری هستند. | ||||||
اعراب محلی | ||||||
اعراب محلی مربوط است به کلمات مبنی . از آنجا که علامت آخر کلمات مبنی ثابت است، لذا برای شناختن اعراب و نقش آنها باید به «محل» قرار گرفتن آنها توجه کرد. | ||||||
مثال اعراب محلی : | ||||||
| ||||||
توضیح راجع به اعراب محلی : چون کلمات مبنی علامات رفع، نصب، جر و جزم را نمی توانند بپذیرند لذا از محل آنها در جمله ، پی به نقش آنها می بریم، چنین اعرابی را اصطلاحاً «اعراب محلی» می نامیم. | ||||||
مثال : | ||||||
ذلکَ الکتابُ لا ریبَ فیه (بقره – 2) | ||||||
اعراب تقدیری : | ||||||
برخی کلمات با وجود معرب بودن علامت های اعراب را نمی پذیرند و اعراب آنها را باید از نقش کلمه در جمله تشخیص داد. به چنین اعرابی، اصطلاحاً «اعراب تقدیری» می گوئیم. | ||||||
مهم ترین کلماتی که اعراب آنها تقدیری است : | ||||||
1 – اسم مقصور : اسمی است که به الف ختم شود مانند : دنیا – کبری | ||||||
در اعراب محلی و نیز در اعراب تقدیری باید به محل و موقعیت کلمه در جمله توجه کرد. فرق این دو در چیست؟ | ||||||
اعراب محلی اصطلاحی است برای کلمات مبنی، جمله و شبه جمله |
معلوم ومجهول |
نکته : هر فعلی معمولاً فاعلی دارد. گاه فاعل را می شناسیم. گاه فاعل را نمی شناسیم. فاعل کلمه ای است که کاربرد واقع می شود.مجهول : درس داده می شود : معلم درس می دهد. مجهول : نهالی کاشته شد : باغبان نهالی کاشت. با توجه به مثال فوق متوجه می شوید که می توان در زبان فارسی فعل ها را با فعل کمکی شدن مجهول نمود. |
روش مجهول نمدن فعل در زبان عربی : |
1 – ماضی :عین الفعل را کسره می دهیم . حروف متحرک ماقبل را مضموم می کنیم .مثال :یَخْلُقُ : می آفریند. مجهول آن یُخْلَقُ (آفرید می شود) فعل مجهول فعلی است که فاعل آن مجهول است و در جمله وجود ندارد و با حذف فاعل جمله ناقص می شود و به نایت فاعل نیاز داریم. |
بنابراین برای مجهول کردن یک جمله مراحل زیر به ترتیب انجام می شود. |
1 – حذف فاعل مثال :غَرَس شجرةٌ فی الحدیقةِ . 3 – تغییر حرکات و صیغه فعل : حرکات فعل متناسب با ماضی و یا مضارع بودن آن تغییر می کند و از نظر مذکر و مؤنث بودن با نایب فاعل مطابقت می کند. مثال بالا: غُرسَتْ شجرةُ فی الحدیقةِ .—> (فعل مبنی مجهول – نائب فاعل – جار و مجرور) |
چرا به مفعول به ، نایب فاعل می گویند؟ |
چون پس از حذف فاعل، مفعول به جای آن را می گیرد – اعراب آن مرفوع می شود و فعل مجهول از نظر مذکر و مؤنث بودن تابع مفعول (نایب فاعل می شود) به همین دلیل به آن نایب فاعل می گوئیم. |
انواع نایب فاعل : |
1- اسم ظاهر مثال : کُتِبَ الدّرسُ |